نود و نه سال پیش در بيست و سوم خرداد ماه سال 1302، قانون شرايط اساسي اعطاي «امتياز نفت شمال» به كمپاني مستقل آمريكايي به تصویب مجلس شورای ملی رسید. امتیازی که البته دوام بسیار کوتاهی داشت. اما ماجرای نفت شمال چه بود؟
به گزارش اخبار نفت، حکومت سید ضیاءالدین طباطبایی یا کابینه سیاه در 3 خرداد 1300 سقوط کرد و قوام السلطنه روی کار آمد. نخستوزیر جدید برای آنکه به وضع خراب مالی کشور سر و سامانی داده و منبع درآمدی برای خزانه خالی دولت تهیه کند به فکر استفاده از ذخایر نفت شمال و اعطای امتیاز آن به یک دولت خارجی افتاد. آن زمان آمریکاییها به دلیل مخالفت با قرارداد وثوقالدوله و حمایت از ایران در کنفرانس صلح ورسای محبوبیت زیادی در میان بعضی دولتمردان ایران کسب کرده بودند و به همین دلیل قوام مذاکرات محرمانهای با نمایندگان شرکت نفت آمریکایی «استاندارد اویل» در مورد اعطای امتیاز نفت پنج ایالت شمالی ایران آغاز کرد. این مذاکرات در 29 آبان 1300 منتهی به امضای قراردادی شد که به موجب آن امتیاز استخراج و بهرهبرداری از نفت شمال ایران به مدت پنجاه سال به شرکت امریکایی واگذار میشد. انگلیس و روسیه از این موضوع خشمگین شدند و موانع فراوانی ایجاد شد و یک سال بعد، کار به جایی رسید که انگلیسی ها از ایران خواستند فورا بدهی های معوق ایران به انگلستان تسویه شود. هرچند که می دانستند ایران پولی در خزانه ندارد! قوام در 5 بهمن 1301 استعفا داد و مستوفیالممالک کابینهی جدید را تشکیل داد و برای کاهش حساسیتها، نام این قانون را تغییر داد و به توصیه دکتر «آرتور میلسپو» که به عنوان رئیس کل مالیه ایران با اختیارات گسترده مشغول به کار شده بود، آن را به صورت «قانون امتیاز نفت به یک شرکت معتبر مستقل امریکایی» درآورد.
سرانجام بيست و سوم خرداد ماه سال 1302، قانون شرايط اساسي اعطاي «امتياز نفت شمال» به كمپاني مستقل آمريكايي «آتازوني» تصويب شد. در ماده یک این مصوبه آمده است: «مجلس شورای ملی تصویب مینماید که برای استخراج نفت و گاز طبیعی و قیر و موم معدنی در قسمتی از مملکت ایران که عبارت است از خراسان و آذربایجان (که اردبیل هم جزو آن ایالت محسوب میشود) و دو ولایت از سه ولایت شمالی واقعه در سواحل بحر خزر (گیلان و مازندران و استرآباد) که در ضمن این قانون چهار قطعه نامیده میشود امتیازی در حدود و بر طبق اصول ذیل اعطا گردد.» بر اساس ماده دو «امتیاز نفت به یک کمپانی معتبر مستقل دول متحد آمریکای شمالی (اتازونی) داده خواهد شد.»
طبق این مصوبه باید «صاحب امتیاز لااقل ده میلیون دلار با تصویب مجلس شورای ملی به وسیله بانکهای معروفممالک متحده آمریکا به دولت ایران قرض بدهد» و «صاحب امتیاز حق و اجازه مخصوص و مانعللغیر استکشاف و استخراج و تصفیه نفت و گاز طبیعی و قیر و موممعدنی را در تمام قطعات چهار گانه دارا خواهد بود و همچنین حق و اجازه غیر انحصاری به معرض تجارت رساندن و حمل و فروش و صادر و وارد کردن نفت و گاز طبیعی و قیر و موم معدنی یا متفرعات آنها را در داخله ایران خواهد داشت.» حداقل مدت قرارداد چهل و حداکثر آن پنجاه سال خواهد بود.
طبق این مصوبه، نفت تصفیه شده و بنزین برای مصرف داخلی (ولی نه برای صدور از ایران به جهت فروش) به قیمت پایینتر از قیمت صادراتی باید به ایران تحویل داده می شد. سهم دولت از بابت این امتیاز هم لااقل معادل بیست درصد از عایدات خالص خواهد بود.
اما این قرارداد، دوام چندانی نداشت. در 27 تیر 1303 «میجر رابرت ایمبری» کنسولیار سفارت امریکا در تهران که ضمناً خبرنگار مجلهی نشنال جئوگرافی امریکا بود به راهنمایی یکی از هموطنانش که کارمند شرکت نفت ایران و انگلیس بود، برای تماشای معجزهای که میگفتند سقاخانهای در خیابان شیخ هادی داشته به آنجا هدایت شد و در آنجا به دست عدهای که از طرف انگلیس تحریک شده بودند به قتل رسید. دولت امریکا شدیداً نسبت به این حادثه اعتراض کرد و خواستار مجازات مسببین واقعه شد. دولت ایران هم برای آنکه از عواقب این حادثه جلوگیری نماید رسماً عذرخواهی کرد و حاضر به پرداخت غرامت شد و حتی سه نفر از مسببین حادثه را اعدام کرد، با این همه نمایندگان شرکت نفت سینکلر که می گفتند تأمین جانی ندارند ایران را ترک کردند و موضوع امتیاز نفت شمال منتفی شد!