کشدار شدن مذاکرات احیای برجام، حالا خیلی به داستان پایان جنگ با عراق شبیه شده است. سالها بعد از جنگ، افشا شد که مقامات ایرانی، در دو - سه سال آخر شعار "جنگ جنگ تا پیروزی" شان، بدل به " جنگ جنگ تا یک پیروزی" شده بود؛ یعنی تصمیم داشتند یک پیروزی به دست بیاورند؛ و با سر بالا و دست بالا به آتش بس و قبول قطعنامه بروند. دریغ، که در همین دو - سه چه جانهای عزیزی که در پای این استراتژی سوخت و چقدر بر درد و رنج مردم افزوده شد، تا نهایتا جام زهر سر کشیده شود.
کشدار شدن مذاکرات احیای برجام، حالا خیلی به داستان پایان جنگ با عراق شبیه شده است. سالها بعد از جنگ، افشا شد که مقامات ایرانی، در دو - سه سال آخر شعار "جنگ جنگ تا پیروزی" شان، بدل به " جنگ جنگ تا یک پیروزی" شده بود؛ یعنی تصمیم داشتند یک پیروزی به دست بیاورند؛ و با سر بالا و دست بالا به آتش بس و قبول قطعنامه بروند. دریغ، که در همین دو - سه چه جانهای عزیزی که در پای این استراتژی سوخت و چقدر بر درد و رنج مردم افزوده شد، تا نهایتا جام زهر سر کشیده شود.
از نظر تئوری البته نظر درستی بود، اما در واقعیت آنچه آن مسئولان می خواستند ممکن نبود. در ماه آخر جنگ، صدام رژه ای در بغداد برگزار کرد که همه ادوات آن، غنایمی بود که از ایران گرفته بود. در این سو کار به اعزام نوجوانانی کشیده شده بود که حتی آموزش چند روزه هم ندیده بودند...
حالا انگار داغ آن روزها دارد تازه می شود؛ مقامات ایرانی نمی توانند بی خیال توافق و احیای برجام شوند، اما می خواهند بعد از موفقیتی چشمگیر باشد برای دست بالا داشتن. این موفقیت می توانست یک جهش هسته ای باشد، می توانست یک گوشمالی آمریکا در منطقه باشد، حتی می توانست موفقیت روسیه در اوکراین باشد، که نشد! البته هیچ ایرانی دلش می خواهد چنین باشد، اما دنیا، فقط دنیای آرزو نیست!
اینک گویا به جایی رسیده ایم که جام زهر هر لحظه لبریزتر می شود؛ و در فراق آن موفقیت، شبانه تصمیم به رفتن به وین گرفته می شود. اگرچه این بار هم معلوم نیست در مذاکرات چه خواهد شد، ولی داریم به شرایط روزهای پایان جنگ نزدیک می شویم و سرنوشت محتوم انتظار ما را می کشد.
شاید این بار هم داستان به عنوان مقاومت و پیروزی در کتابهای سفارشی نوشته شود؛ ولی خدا کند تجربه اش لااقل به کار فردای ما بیاید؛ تجربه ای که تکرارش پرهزینه تر و دردناکتر بود.
منبع: کانال شوکرانی