جمعه در راه بازگشت از اردبیل به تهران، حوالی فومن به جایگاه سوختگیری مراجعه کردم. با اینکه کارت سوختم همراهم بود از جایگاهدار خواستم با کارت جایگاه بنزین بزنم، نازل را وارد باک کردم و دقیقا در عدد ۳۰ لیتر بصورت اتوماتیک متوقف شد و بیشتر از ۳۰ لیتر نتوانستم بنزین بزنم. برای حصول به نتیجه ای در ذهن خودم، به جایگاهدار اصرار کردم که بنزین بیشتری بزنم، که پاسخ داد امکان ندارد بیشتر از ۳۰ لیتر بزنید، اما گفت در جایگاه دیگری می توانید سوختگیری کنم.
اخبار نفت: جمعه در راه بازگشت از اردبیل به تهران، حوالی فومن به جایگاه سوختگیری مراجعه کردم. با اینکه کارت سوختم همراهم بود از جایگاهدار خواستم با کارت جایگاه بنزین بزنم، نازل را وارد باک کردم و دقیقا در عدد ۳۰ لیتر بصورت اتوماتیک متوقف شد و بیشتر از ۳۰ لیتر نتوانستم بنزین بزنم. برای حصول به نتیجه ای در ذهن خودم، به جایگاهدار اصرار کردم که بنزین بیشتری بزنم، که پاسخ داد امکان ندارد بیشتر از ۳۰ لیتر بزنید، اما گفت در جایگاه دیگری می توانید سوختگیری کنم.
نزدیک کرج مجددا به پمپ بنزین مراجعه کردم و جایگاهدار گفت که امکان استفاده از کارت سوخت جایگاه وجود ندارد و گفت الزاما باید از کارت خودتان استفاده کنید! کارت سوخت خودم را وارد دستگاه کردم و ۴۰ لیتر بنزین به خودرو زدم!
نتیجه گیری: باید به جای اینکه دنبال رساندن قیمت به قیمت دلاری خلیج فارس باشیم باید به این سئوالها پاسخ داده شود:
1⃣ بنزین چگونه از شبکه سوختگیری خارج می شود؟
2⃣ آیا نرخ رشد مصرف قبل و بعد از راه اندازی کارت سوخت تغییر کرده است؟
3⃣ آیا الگوی رفتاری مصرف کنندگان در ماههای سال در سالهای مختلف تغییر کرده است؟
4⃣ آیا مصرف بنزین در ایران (با لحاظ همه متغیرهای موثر) واقعا نامتعارف است؟
5⃣گر قیمت مثلا به قیمت خلیج فارس برسد، راهکار حل مشکلاتی که توسط عده ای (البته بدون آمار) برای مرزهای کشورهایی که قیمت بیشتر از بازار خلیج فارس دارند، چگونه خواهد بود؟!
6⃣ اگر روزی متوجه شدید بنزین فرع ماجرا است و اصل ماجرا و یکی از ریشه های اصلی تورم و رکود، فروش انرژی به قیمت جهانی به صنایع داخلی است چه پاسخی خواهید داشت؟
عده ای با اغراض سیاسی، عده ای با اخذ پول، عده ای با درک نادرست از روابط سیستمی علم اقتصاد و عده ای از روی فقدان دانش عمیق و عده ای هم به استناد تبلیغات وسیع رسانه ای و عده ای برای به دست آوردن دل دولتها! (در عمل خود دولت بیشترین آسیب را می بیند) حرفهای خالی بدون هر گونه مرجع علمی و آمار را ترویج می دهند و نسخه های قیمتی عجیب و غریبی ارایه می دهند.
اینجا نه بحث مکاتب است و نه بحث منافع ملی و... بلکه مسأله اساسی، کیفیت وجدان و چند و چون رعایت اخلاق مطرح است. باید باب نظرات کارشناسی باز بماند تا حرکت کشور در مسیر رونق پایدار شکل بگیرد. والا حرفهایی مانند ارتباط کسری بودجه و قیمت سوخت، یا بروز فساد در سایه تفاوت قیمت داخل و خارج و یا نداشتن فرهنگ مصرف توسط مردم یا بهره وری و رقابت و بازار و... همگی یک قصه موهوم است. خلاصه اینکه یادمان نرود سهم سیاستهای غیرقیمتی در مدیریت مصرف بیش از ۷۰ درصد است!
-دکتر همت قلیزاده/کارشناس اقتصادی