یک منبع آگاه در گفتگو با «اخبار نفت»: از سال ۱۴۰۵ شاهد افت محسوس دبی تولید از پارسجنوبی خواهیم بود
اخبار نفت: افت فشار مخزن مشترک پارس جنوبی و دیگر میدانهای گازی چالشی بزرگ برای ایران است که مصرف آن لجام گسیخته پیش میرود، اگر برای حفظ و نگهداشت تولید این میدانها که به حجم زیاد سرمایهگذاری در کنار جذب آخرین فناوری روز نیازمند است، اقدامی نشود، فاجعه گازی به بزرگی ایران، کشور را در خواهد نوردید. حتی امروز هم دیر است.
بیاید نگاهی گذرا به ذخایر گازی ایران داشته باشیم؛ ایران پس از روسیه با حدود ۳۴ تریلیون مترمکعب (طبق برآورد قبلی) دومین دارنده ذخایر گازی دنیاست. قریب ۹۰ درصد از ذخایر گازی کشور در استانهای فارس، خوزستان، بوشهر و هرمزگان و یا فلات قاره خلیجفارس در قالب ۱۱ میدان دریایی و ۲۵ میدان خشکی واقعشده که مجموع ذخایر آنها قریب ۲۳ تریلیون مترمکعب است. میدان گازی پارسجنوبی خود بهتنهایی نیمی از این میزان ذخایر را شامل میشود.
میدان گازی پارس جنوبی یکی از بزرگترین منابع گازی مستقل جهان است که روی خط مرزی مشترک ایران و قطر در خلیج فارس و به فاصله ۱۰۰ کیلومتری ساحل جنوبی ایران قرار گرفته است. در سال ۱۳۶۹ با حفر نخستین چاه اکتشافی در این میدان و بر اساس نتایج حاصل از لرزهنگاری، وجود گاز تأیید شد. سهم ایران از این میدان ۹۷۰۰ کیلومتری، ۳۷۰۰ کیلومتر است و حدود ۸ درصد از ذخایر کل جهان را در خود جای داده است.
توسعه میدان گازی پارس جنوبی در ایران در عمل از سال ۱۳۷۶ با امضای قرارداد توسعه فاز ۲ و ۳ پارس جنوبی با شرکت فرانسوی توتال با سهم ۴۰ درصد، شرکتهای گازپروم روسیه و پتروناس مالزی آغاز شد و تا امروز ۱۳ پالایشگاه در پارس جنوبی به بهرهبرداری رسیده که ظرفیت آنها در کنار پنج پالایشگاه فجرجم، سرخون، پارسیان، بیدبلند ۱ و فراشبند در مجموع ۱۱۰۰ میلیون مترمکعب در روز است.
به گفته کارشناسان نفتی؛ هم اکنون حدود ۳۰ درصد ظرفیت پالایشی به دلیل کمبود خوراک و افت فشار مخازن خالی است و با توجه به روند کاهش تولید، سالبهسال به ظرفیت خالی پالایشگاههای گازی نیز افزوده خواهد شد.
ذخایر پارس جنوبی و بلوک جدید
بر اساس نتایج آخرین مطالعات انجامشده، گاز درجای میدان پارسجنوبی در مجموع ۱۱.۵ تریلیون مترمکعب برآورد میشود که از این میزان ۹ تریلیون مترمکعب در محدوده فعلی بلوکبندی فعلی فازهای پارسجنوبی و قریب ۲.۵ تریلیون مترمکعب در مناطق خارج از مرزبندی فعلی واقع است که فعالیت توسعهای و توصیفی قابلتوجهی در آن صورت نگرفته و قطعیت زیادی از منظر ساختمان، سطح تماس آب و گاز و خواص مخزنی آن وجود ندارد.
اگرچه میزان گاز در جای تخمین زدهشده برای محدوده خارج از بلوکبندی فعلی قطعیت ندارد، اما بههرحال جهت بررسی دقیق حجم گاز در جای کل میدان پارسجنوبی و قوت تصمیمگیریها نیاز است هر چه سریعتر اقدامهای لازم جهت به حداقل رساندن عدم قطعیتهای موجود و تعیین تکلیف میزان گاز در جا و میزان گاز قابلبرداشت این محدوده با حفر چاههای توصیفی جدید و دریافت اطلاعات تکمیلی در کنار لرزهنگاری سهبعدی (در صورت ضرورت) به همراه مدلسازی مخزن در این نواحی صورت پذیرد.
بر اساس اطلاعات موجود، حجم برآوردی گاز در ناحیه خارج از بلوکبندی فعلی پارسجنوبی بهتنهایی معادل نیمی از مجموع ذخایر تمامی میدانهای گازی دیگر در خلیجفارس است که همچنین به دلیل نسبت بالاتر میعانات گازی به گاز در میدان پارسجنوبی، بیش از دو برابر مجموع میعانات گازی سایر میدانهای خلیجفارس را نیز در بردارد.
برخی از کارشناسان بر این باورند، با تأسیسات و بلوکبندی فعلی حداکثر ۴.۵ تریلیون مترمکعب گاز غنی از مخزن پارسجنوبی قابلبرداشت است که تا پایان سال ۱۴۰۰ حدود ۲.۱ تریلیون مترمکعب آن برداشتشده که تقریباً نشاندهنده این است که مخزن در سراشیبی تولید قرارگرفته است. بر اساس اعلام مدیران شرکت نفت و پارس ارزش گاز و مشتقات استحصالشده پارسجنوبی در طول ۲۰ سال گذشته، ۳۶۰ میلیارد دلار بوده که درنتیجه حدود ۸۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری بهدستآمده است.
این پرسش مطرح است که چه زمانی شاهد افت تولید میدان مشترک پارس جنوبی خواهیم بود؟ پاسخهای متعددی به این پرسش داده شده. برخی معتقدند هنوز این افت آغاز نشده و برخی میگویند این افت آغاز شده، اما محسوس نیست.
یک منبع آگاه به «اخبار نفت» میگوید: از حدود سال ۱۴۰۵ شاهد افت محسوس دبی تولید میدان پارسجنوبی خواهیم بود که بهطور تقریبی هرسال حدود ۴۰ میلیون مترمکعب (معادل یک و نیم فاز استاندارد پارسجنوبی) از تولید روزانه آن کاسته خواهد شد، به طوریکه در سال ۱۴۱۵ تولید به کمتر از نصف مقدار کنونی کاهش خواهد یافت.
این منبع آگاه درباره میعانات گازی این میدان هم توضیح میدهد: در خصوص میعانات گازی میدان پارسجنوبی نیز به دلیل برجای ماندن بخشی از میعانات گازی در مخزن، روند افت تولید آن شدیدتر خواهد بود. هرچند نصب ایستگاههای تقویت فشار سبب افزایش تولید نسبت به حالت پایه میشود و شیب افت دبی را کاهش میدهد اما حتی باوجود نصب ایستگاه تقویت فشار کماکان باید هرسال انتظار کاهش دبی روزانه حدود ۲۰ میلیون مترمکعب را از میدان داشت.
اما مصرف گاز با توجه به افت تولید میدان پارس جنوبی چه سرنوشتی خواهد داشت؟ تصور آن هم وحشتناک است! این منبع آگاه توضیح میدهد: با توجه به افزایش شدید مصرف و تقاضا در سالهای گذشته و در صورت ادامه روند رشد مصرف سالانه قریب ۷ درصدی فعلی، در افق ۱۴۰۵ کمبود عرضه متوسط روزانه گاز به ۲۵۰ میلیون مترمکعب و در فصول سرد سال تا ۵۰۰ میلیون مترمکعب در کشور خواهد رسید، این کمبود در افق ۱۴۱۵ به طور میانگین روزانه ۱۰۰۰ میلیون مترمکعب خواهد بودکه حتی با فرض احداث تأسیسات فشارافزایی و توسعه میادین گازی جدید، این کمبود در افق ۱۴۱۵ کمتر از ۵۰۰ میلیون مترمکعب در روز نخواهد بود.
او میافزاید: درمجموع طی ده سال آینده باید نزدیک ۲۰ میلیارد دلار در تأسیسات فشارافزایی پارسجنوبی، حدود ۱۰ میلیارد دلار در توسعه میادین جدید گازی فراساحل و قریب ۱۵ میلیارد دلار برای توسعه میادین جدید و حفظ و نگهداشت تولید و تأسیسات فشارافزایی در میادین خشکی هزینه شود که با احتساب عدم قطعیتها، جمعاً به حدود ۵۰ میلیارد دلار (متوسط سالانه ۵ میلیارد دلار) بالغ میشود که البته تمامی این اقدامات صرفاً سبب کاهش ۵۰ درصدی شیب و روند افت تولید از میدانهای موجود و بخشی از ظرفیت خالی پالایشگاهها خواهد شد.
برای احداث تأسیسات فشارافزایی بهویژه در پارسجنوبی چالشهای فراوانی وجود دارد که سبب ایجاد عدم قطعیتهای زیادی میشود که نیاز است بهفوریت و جدیت مورد رسیدگی و تبیین قرار گیرد. علاوه بر لزوم تأمین منابع مالی، دستیابی به دانش فنی لازم در بحث طراحی پایه و تفصیلی از سوی مشاورین ذیصلاح بینالمللی، تأمین اقلام خاص مورد نیاز جهت فشارافزایی نظیر کمپرسورهای مقاوم در برابر گازترش و مرطوب و تجهیزات و اقلام با آلیاژهای مقاوم در برابر خوردگی، تجهیز و تقویت یاردهای سکوسازی و فراساحلی از آن جمله است.
از جمله موارد مهم دیگر برای اتخاذ تصمیم جهت تأسیسات فشارافزایی تعیین موقعیت تأسیسات (دریا، خشکی یا تلفیقی از این دو) تعیین ظرفیت تجمعی و تعداد و نوع سامانهها (مستقل یا متمرکز) و تأسیسات فشارافزایی، چیدمان آنها و میزان دبی کل تأسیسات به همراه مباحث هیدرولیک و تضمین انتقال جریان در خطوط لوله دریایی و تعیین دقیق نمودارهای فشار و جریان است که نیاز به همکاری مشاور خبره سطحالارضی دارد.
لازم است با انجام آنالیزها و مطالعات اقتصادی و مدلسازی مالی، فشار نهایی ترک مخزن به همراه تبیین اولویت اتصال سکوها و خطوط لوله به ایستگاههای فشارافزایی و زمان احداث نخستین ایستگاه و توالی توسعه ایستگاههای بعدی تعیین و هدفگذاری شود. طراحی پایه تأسیسات بایستی با بهکارگیری مشاورین بینالمللی متخصص در زمینه تحتالارضی و سطحالارضی در اولین فرصت انجام شود.
به موازات لازم است ضمن بررسی دقیق امکانات موجود در داخل کشور و فناوریهای قابلدسترس جهت احداث تأسیسات فشارافزایی شامل تجهیز و آمادگی یاردهای سکوساز، ساخت کمپرسورها و تعیین نوع محرک آنها (برقی، توربینی و...)، تأمین سایر اقلام و آلیاژهای موردنیاز و نیز منابع تأمین و انتقال انرژی و توان لازم جهت تأسیسات فشارافزایی (برق یا سوخت گاز)، مناسبترین گزینهها انتخابشده و تجهیز و دستیابی به فناوری آنها و احداث زیرساختها در دستور کار قرار گیرد. عامل مهم دیگر تأمین بهموقع منابع مالی مطمئن به همراه زیرساختهای عملیاتی، پشتیبانی، لجستیکی و ایمنی لازم است که باید از هماکنون پیشبینی و تأمین شود.
همه عوامل بالا تا حد زیادی به نحوه تعامل و امکان همکاری شرکتهای بینالمللی و مساعد شدن شرایط و روابط خارجی کشور وابسته است که البته در بعد داخلی نیز با توجه به اهمیت موضوع و اثرات آن بر امنیت انرژی، منوط به اولویتبخشی، همدلی، وفاق و تفویض اختیار توسط سطوح ارشد به عوامل و متولیان اجرای کار با صدور کلیه مجوزها و مصوبات لازم، پشتیبانی قاطع و مؤثر از سوی همه ارکان مدیریتی و نظارتی کشور با تشکیل یک کمیته راهبری مشترک متشکل از کلیه دستگاههای حاکمیتی جهت پیگیری و نظارت بر پیشبرد مناسب فعالیتها و تسهیل و مانعزدایی به همراه امکان عقد قراردادهای منعطف و قابل بازبینی در مراحل مختلف براساس نتایج میانی است که با توجه به قوانین و مقررات فعلی همت و اراده مضاعف میطلبد.