مروری بر سخنان امام خمینی درباره نفت در ماههای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی
🔸۲۳ مهر ۱۳۵۷:
🔻خدا می داند که این مرد نالایق ـ که اسمش محمدرضاست ـ این مرد نالایق، چه خیانتهایی به اسلام کرده و به مسلمین کرده. من و شما حالا نمی توانیم مطلع بشویم؛ بگذارید این بمیرد یا برود از این مملکت ما، قدرت او سلب بشود، آن وقت ببینید آنهایی که نوشتند مسائل را، حتماً اشخاصی تاریخ را ثبت کردند؛ تاریخها که بیرون آمد، آن وقت خواهید دید که اینها چه کرده اند با این مملکت؛ نفتی که ایشان می گوید که بعد از سی سال دیگر تمام می شود، چرا تمام می شود؟ برای اینکه این لوله های عظیمی که کسانی که در بیست سال پیش از این رفتند ـ الآن زیادتر از این معانی است ـ کسانی که آن وقت رفته بودند، می گفتند لوله هایی که آنجا گذاشتند که برای نفت از آن استفاده بشود، همین طور صاف آدم می رود توی آن! به این بزرگی هست، لوله های چند متر در چند متری است. با این لوله ها دارد نفت ایران می رود، عوضش اسلحه می آید برای پایگاه درست کردن.
🔸۲۹ مهر ۱۳۵۷:
🔻این (شاه) مأمور است که تمام نفت ما را به امریکا بدهد و در ازایش یک قدری آهن پاره بخرد به منفعت آنها. این اسلحه هایی که الآن خریداری می شود، این اسلحه ها به درد خود ایران نمی خورد، این اسلحه ها همان اسلحه هایی است که اینها می خواهند که در یک مرکزی باشد که اگر یک جنگی پیدا شد بین امریکا ـ مثلاً ـ با شوروی، اینها داشته باشند یک اسلحه ای در یک محلی؛ ایران یکی از مراکزی است که آنها می خواهند اسلحه داشته باشند. نفت ما را می برند، اسلحه برای خودشان می آورند اینجا، می آورند ایران. پایگاه درست می کنند در ایران برای اینکه اگر جنگی پیش آمد، داشته باشند این پایگاه را. خیال نکنید که حالا در ازای نفت به ما اسلحه می دهند. ما اسلحه ای که نمی توانیم استعمال کنیم به چه دردمان می خورد؟ اسلحه ای است که در ایران کسی نیست بتواند استعمالش کند. اسلحه هایی است که خود اینها می خواهند اینجا باشد. اگر نفت هم نگرفته بودند، اسلحه هایشان را می آوردند اینجا و پایگاهشان را محکم می کردند که مبادا یک وقتی شوروی به آنها حمله کند. حالا چه بهتر که نفت ما را ببرند و پایگاه ... برای خودشان درست می کنند در ایران! این چیزی است که ما از نفت عایدی داریم.
🔻 بعضی اشخاص که رفتند، رفته بودند سابقاً، دیده بودند، گفتند که یک آدم صاف همین طور ایستاده می رود توی این لوله ها! لوله ها به این بزرگی است! کشتیها در چند دقیقه پر می شوند از نفت و خارج می شوند. این نفتی است که قاعده اش این بود که این مملکت تا آخر زندگی اش را به آن بگذراند. این نفت را شاه می گوید تا چند سال دیگر، تا سی سال دیگر، این نفت تمام می شود. کِی تمامش می کند؟ تمام می شود؛ اما از ایشان باید پرسید که این نفت را کی دارد تمام می کند؟ این ذخیرۀ بزرگی که باید این طبقه از آن ارتزاق کنند و مملکت ما محفوظ بماند و آباد بشود به واسطۀ درآمد آن، تا سی سال دیگر ایشان می گوید تمام می شود. این [نفت را] تا سی سال دیگر، کی تمامش می کند؟ شما تمامش دارید می کنید؛ شاه دارد این مخازن به این بزرگی را که خدا به ما داده است، دارد تمام می کند. در ازایش خوب، چه گیر ما می آید؟ چه گیر ملت می آید؟ باید پرسید که شما در ازای نفت چه چیز می گیرید؟ ]می گویید:] اسلحه می گیریم. اسلحه برای چه می گیرید؟ مگر شما می توانید با شوروی جنگ کنید؟ مگر شما می توانید با امریکا جنگ بکنید؟ شما برای سرکوبی مردم وطن خودتان همین تفنگهای خودتان کافی است، دیگر محتاج به اینکه از امریکا بیاورید، نیست.شما همین تفنگهایی که دارید برای اینکه بازاریهای ما را، جوانهای ما را، دانشگاهیهای ما را، دخترهای ما را، پسرهای ما را، خانمهای ما را، آقاهای ما را بکوبید؛ خوب این بس است دیگر.
🔸۱۱ آبان ۱۳۵۷:
🔻این اسلحه هایی که آورده اند و «قیمت» نفت است، به جای اینکه به ما «ارز» بدهند، اسلحه می آورند در ایران برای خودشان یک پایگاهی درست می کنند، که اگر یک روز گرفتار شدند اینجا پایگاه داشته باشند! در ازای نفت، طیارۀ ـ نوشته بود ـ سیصد و پنجاه میلیون دلاری و پانصد و پنجاه میلیون دلاری! این طیاره را می خواهیم چه کنیم ما؟ ما می خواهیم بین مشهد و قم و تهران برویم، طیاره سیصد و پنجاه میلیون دلاری ـ آخر من تصورش را نمی توانم بکنم ـ آن باید بدهد به ما! نفت ما را ببرد.