در حالی که غولهای نفتی بابت عملکرد کند در روند کربنزدایی سرزنش میشوند اما یافتههای یک گزارش جدید حاکی از آن است که آلایندگی منتشره از فعالیتهای شرکتهای ملی نفت، بسیار بیشتر از غولهای نفتی است.
در حالی که غولهای نفتی بابت عملکرد کند در روند کربنزدایی سرزنش میشوند اما یافتههای یک گزارش جدید حاکی از آن است که آلایندگی منتشره از فعالیتهای شرکتهای ملی نفت، بسیار بیشتر از غولهای نفتی است.
به گزارش ایسنا، عمده فشارهای جهانی برای کربنزدایی به ابرغولهای نفتی مانند بریتیش پترولیوم، اکسون موبیل و شل متمرکز شده است اما گزارش جدید اکونومیست نشان میدهد عمده این فشار و سرزنشها، جهت اشتباهی را هدف گرفتهاند. نه این که لازم نباشد غولهای نفتی تمرکز، استراتژی و تعهداتشان را برای کاهش انتشار سریع گازهای گلخانهای و اجتناب از بدترین پیامدهای تغییرات اقلیمی، تغییر دهند اما مسئله این است که آلایندگی منتشره از سوی شرکتهای خصوصی در مقایسه با شرکتهای نفتی دولتی که بیشترین نفت را استخراج و بیشترین سود را میبرند و توجه کمتری را جلب میکنند، ناچیز است. در مقاله اکونومیست آمده است: در مقایسه با غولهای نفتی، شرکتهای ملی نفت، تشکیلات عظیمی هستند. شرکتهای ملی نفت به اتفاق، سه چهارم از نفت جهان و نیمی از گاز طبیعی جهان را تولید میکنند و باقی مانده ذخایر نفت و گاز قطعی جهان را در اختیار دارند. چهار شرکت ملی نفت شامل ادنوک امارات متحده عربی، آرامکوی سعودی، PDVSA ونزوئلا و قطر انرژی، به اندازهای ذخایر هیدروکربن دارند که برای ادامه تولید با نرخ فعلی به مدت بیش از چهار دهه آینده کفایت خواهد کرد.
با در نظر گرفتن ابعاد قدرت تولید شرکتهای ملی نفت، توجه جهانی به اقدامات اقلیمی این موسسات، نگران کننده است. به خصوص وقتی میبینید سابقه اکثر شرکتهای ملی نفت در زمینه رویکرد سبز تا چه حد بد است. سابقه غولهای نفتی به خصوص در غرب آتلانتیک، در این زمینه درخشان نیست اما انتشار گازهای گلخانهای در فعالیت اکثر ابرغولهای نفتی در حال حاضر تثبیت شده یا به اوج خود رسیده است. در مقابل، تنها دو شرکت ملی نفت پتروبراس برزیل و اکوپترول کلمبیا میتوانند چنین ادعایی داشته باشند.
با این همه چرا به سراغ شرکتهای ملی نفت نمیرویم؟ پاسخ به این پرسش دشوار است. هر طور که بخواهید تحلیل کنید، کربنزدایی یک مسئله سیاسی است اما فشار به دولتها برای رها کردن صنعتی که اقتصاد آنها را سر پا نگه داشته و سیاستمداران را در سکان قدرت حفظ کرده، امر خطیر و دشواری است. بسیاری از کشورهایی که شرکتهای ملی نفت دارند، اقتصادهای انحصارگرایی داشته و هیچ برنامه فوری برای آینده بدون نفت ندارند.
همه شرکتهای ملی نفت به شکل یکسانی ایجاد نشدهاند و مثل کشورهایی که خانه آنهاست، متنوع هستند. کشورهای ثروتمندتر معمولا این شرکتها را بهتر اداره میکنند و از نظر زیست محیطی مسئولانهتر رفتار میکنند. همچنین این شرکتها اغلب از نظر جغرافیایی، ذخایر نفتی سودمندی دارند که تا حدودی، دلیل ثروتمندتر شدن آنها در وهله نخست است. در مقابل، بسیاری از شرکتهای ملی نفت کشورهای فقیر، ضعیف اداره میشوند و شیوههای ناکارآمد و نامطلوبی از نظر زیست محیطی دارند. شرکتهای الجزایری و ونزوئلایی در فرآیند استخراج نفت، سه تا چهار برابر کربن بیشتری در مقایسه با شرکتهایی مانند ادنوک و آرامکو تولید میکنند و مشعل سوزی و انتشار متان از سوی آنها، هفت تا ۱۰ برابر بیشتر است.
بر اساس گزارش اویل پرایس، نهایتا، تاکتیکهای ساده بایکوت، اعتراض و نام بردن و شرمسار کردن که در فضای خصوصی تا حدودی تاثیر دارد، در خصوص شرکتهای ملی نفت کاملا بیتاثیر است. بسیاری از شرکتهای ملی نفت که فعالیت آلایندهای دارند در فقیرترین کشورهای جهان فعالیت دارند و هیچ میزان فشار عمومی واقعیت اقتصادی آنها را تغییر نخواهد داد. فاینانس اقلیمی و جوابگو کردن ثروتمندترین کشورهای جهان برای وعدههای حمایت مالی از اقدامات کربنزدایی در فقیرترین کشورهای جهان، وعدهای است که تاکنون توخالی از آب درآمده است.