محسن خجستهمهر شامگاه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ به عنوان مدیرعامل شرکت ملی نفت منصوب شد و از آن زمان عطش فراوان خود را برای مصاحبه با رسانه های همسو و سخنرانیهای متعدد، نشان داده است!
محسن خجستهمهر شامگاه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ به عنوان مدیرعامل شرکت ملی نفت منصوب شد و از آن زمان عطش فراوان خود را برای مصاحبه با رسانه های همسو و سخنرانیهای متعدد، نشان داده و در ۴۸ ساعت گذشته هم دو مصاحبه تفصیلی در دو شبکه تلویزیونی صداوسیما انجام داده تا نشان دهد برنامه امسال هم همین است!
او سه روز پس از انتصاب، نخستین سخنرانی خود را انجام داد و از آن زمان تا کنون که شش ماه و نیم میگذرد حداقل سی سخنرانی به بهانههای مختلف داشته است؛ یعنی هر هفته یک سخنرانی! او همچنین یک نشست خبری که در آن غالبا نمایندگان رسانههای همسو حضور داشتند برگزار کرده تا مبادا با پرسشهای چالشی مواجه شود و فقط ظرف سه ماه گذشته، حداقل دوازده مصاحبه اختصاصی با روزنامههای ایران و کیهان، خبرگزاری فارس و همچنین صداوسیما انجام داده است؛ یعنی هر ماه چهار مصاحبه تفصیلی. اینها البته به جز مصاحبههای کوتاه خبری و هماهنگ نشده است که پس از بازدیدها و مراسم و جلسات مختلف انجام میگیرد.
آقای خجستهمهر! کمی بررسی کنید که کدامیک از مدیران عامل موفق تاریخ شرکت ملی نفت ایران و البته شرکتهای مشابه در جهان، به اندازه شما سخنرانی و مصاحبه کردهاند؟ بهتر نبود در شش ماه نخست فعالیت خود، به جای این همه سخنرانی و مصاحبه، کمی کارنامه خود را تقویت میکردید و بعد به بیان دستاوردهای خود می پرداختید؟ دستاوردهایی هم که تاکنون مطرح کردهاید، مملو از تناقض و البته غیرقابل اثبات است! مثل کلی گویی درباره "افزایش قابل توجه صادرات نفت و میعانات گازی" یا وعده رساندن ظرفیت تولید نفت به چهار میلیون بشکه تا پایان سال گذشته و تغییر آن به ۳.۸ میلیون بشکه و بعد تکرار آن وعده برای سال جدید! فراموش نکنید که کارنامه، با مصاحبه و سخنرانی، پربار نمیشود و خیلی زود زمان پاسخگوی به وعدهها فرا می رسد...